حسین جنتی

شاعر/ جستجوگر/ آموزگار

یادداشت دکتر جویا معروفی

آن چیزی که “شعر” را از “ناشعر” جدا می‌کند، چیست؟ پاسخِ این سوال آن‌قدر دشوار است که قرن‌هاست در مورد آن گفته‌اند و حکایت همچنان باقی‌ست. اما من بر این داستانم که کلمات جانی دارند و روحی. شعر، آن‌جایی اتفاق می‌افتد که روحِ کلمات را صحبتِ ناجنسی نباشد و آن روح از زندانِ قالبِ کلمات بیرون بیاید. شعرِ شاعرانِ بزرگِ ما از تمامِ بندها بیرون پریده‌ است، چه بندِ تکرار و ابتذال باشد، چه بندِ تفکرات عوام و خواص و چه بندِ لفظ و محتوا. با این تعریف، در شعرِ امروز، من، شعرِ حسینِ جنتی را بیش و پیش از شعرِ دیگران، شعر می‌دانم. فرم‌اندیشیِ حسین جنتی مهم‌ترین دشمنِ تکرار و ابتذال است. کلمات در شعرِ او در جایگاهِ درست ایستاده‌اند و در بسیاری از شعرهای او به هیچ عنوان نمی‌توان کلمه را با کلمه‌ای به ظاهر هم‌معنی عوض کرد، در بسیاری از ابیات او هر کلمه هم از لحاظ محتوا و هم از لحاظ ظرف و هم از لحاظ خوشه‌های موسیقی با سایر ارکان بیت ارتباط همگونی دارد و از مجموعه‌ی این ارتباط‌ها فرمی حاصل می‌شود که آشنازدایی می‌کند. بودلر گفته است که هر هنری از گناه سرچشمه می‌گیرد و شعرِ جنتی انگار آینه‌گردان همین سخن بودلر است. شعر او دغدغه‌ی دین و اخلاق دارد، اما دقیقاً از نقطه‌ی روبروی چشم‌انداز دیگران: “از مسلمانان ملولم، پس مسلمانم هنوز”. انگار روح شاعرانه و بی‌باک حافظ و خیام در بعضی ابیات او دمیده است، آنجا که می‌گوید: “بلامعطلی از گور می‌روم به بهشتش / که روزِ واقعه هیچ از خدا سؤال ندارم”. آشنایی‌زدایی در شعرِ او فقط با آفرینشِ فرم حاصل نمی‌شود، بلکه علاوه بر آن نگاهِ تازه‌اش به اجتماع و بازآفرینی ارزش‌های اخلاقی، خود عاملِ آشنایی‌زدایی و تکرارگریزی است. شعرِ او انگار همان رندی است که نه در مسجد گذارندش که مست است و نه در میخانه کاین خمّار خام است. گواه، شعرِ خودِ او : “چه کند خدای با تو، تو که در تمامِ عمرت / نه نماز خوانده باشی، نه شراب خورده باشی” جویا معروفی

۱۰ شهریور ۱۴۰۰

دیدگاه ها

سعید صاعدی

27 اردیبهشت 1401 - 19:37

سلام بر آقای جنتی یه شعر از خودم میذارم امید که اقای جنتی نظر بدن

مافتنه گر شدیم و جهان فتنه گرگریز
هر کار می کنیم جماعت! مگر گریز

در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شر خیر ماست، ما که نبودیم شرگریز

گاهی به جنگ دوست و گاهی به صلح غیر
از هر اصول و مصلحتی سخت در گریز

اهل جنایتیم و مکافات میکشیم
پس ما قمار باز و جهانی خطر گریز

آمد خبر ز مرگ، دویدیم سمت مرگ
پا پس نمیکشیم،،،،،خدا! مرگ بر گریز

#مربع

دنبال دردسر، سرمان درد میکند
دنبال ما نباش توای دردسر گریز!

سعیدصاعدی
20/آذر/۹۸

تلگرام

@EshareNakhana

پاسخ

acarkcedE

17 آبان 1403 - 22:12

How awesome is that dapoxetina generico

پاسخ

یک دیدگاه بنویسید

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.