حسین جنتی

شاعر/ جستجوگر/ آموزگار

از ورامین به شهرآرا

بارها بازجویی‌شدن، رنج و شکنجۀ روحی همسر و فرزندان، بازداشت، زندان، توقیفِ کتاب‌ها، اخراج از کار و گروگانگیریِ رزق، همه و همه را تاب آورده‌ایم، من و خانواده با هم تاب آورده‌ایم… ما با وجود اینکه امکانش را داشتیم مثل بسیاری دیگر (که به تصمیمشان احترام می‌گذارم و اساسا به من ارتباطی هم ندارد) وطنمان را ترک نکردیم، ماندیم و با وجود همه‌ی این سختی‌ها که همچنان ادامه دارد، از هر روزنی که یافتیم حرف زدیم و نوشتیم، اما باید بگویم من احمق نیستم! همین حالا اگر به حرفِ “واسطه‌ها” گوش بدهم با یک تلفن مدیر فلان‌جا خواهم شد… آدم‌هایی با یک‌پنجمِ استعدادِ خدادادِ من از شهرستان(که عزیز است) آمدند و در جاهایی که من و امثالِ من خوابش را هم نمی‌بینیم ساکن شدند و شاغل… نوشِ جانشان، من اما به قولِ جوادِظریف “خودم انتخاب کردم که این‌طور زندگی کنم”از انتخابم راضی‌ام و گلایه‌ای از کسی ندارم.


اما! اما!

ما نجیب بودیم، احمق نبودیم! ما قیمتمان را می‌دانستیم، همسرِ من که هیچگاه به خاطرِ شرایط زندگی و تغییر شغل‌های ناچار و “به فرموده” چیزی نگفت جز: “گور پدرشان، خدا کریم است” قیمتِ مرا می‌داند، ما خودمان انتخاب کردیم بی‌شرف نباشیم، ما خودمان نفروختیم اگرنه خریدار صف بسته! من نمی‌توانم بعضی چیز‌ها را اینجا بنویسم اما رفقای شاعرِ ما بدانند وقت برای من که “جنتی‌ام” فراخ است… از همه‌چیز می‌گذرم، از شغل که نیازِ هر انسانی‌ست، از تریبون که هیچ دلبستگی به آن نداشتم و ندارم، از آسایش و آزادیِ ظاهری‌ام… اما از یک‌چیز نمی‌گذرم! این‌که کم‌مایه‌ها ادای شاعر دربیاورند و کتاب چاپ کنند و به ریشِ شعر بخندند! روزنامه و مجله و تلویزیون و همه‌جا را اشغال کنند و با دوخط مزخرف به چاپ‌های چندم برسند و من اجازه نداشته باشم کتابم را حتی برای آزمایش بفرستم برای چاپ! به ناشر گفته‌اند: اصلا فایل کتاب فلانی را نیاور برایت بد می‌شود! بازیگرِ دوزاری اگر زبان در کام بگیرد می‌تواند هرچه می‌خواهد بپوشد، هرچه دوست دارد بخورد! هرجا دوست دارد برود، کتاب شعر هم چاپ کند به شرطی که وقتی هوا پس است به جای اعتراض بیاید ماله‌ی “عوضش امنیت داریم” بکشد! مجریِ بی‌نمکِ تلویزیون هم می‌تواند در عوضِ “عادی انگاریِ همه‌چیز” روی آنتنِ تلویزیون و سکوت در همه‌ی وقایعِ اجتماعی، کتاب شعر! چاپ کند و به چاپ چندم برسد و خبرگزاری‌هایی که صبح تا شب به مردم دروغ می‌گویند بسیج شوند که ثابت کنند شاعر است! جالب اینجاست که خودش مصاحبه می کند و میگوید:

لواسانی با تاکید بر اینکه قبل از خواندن آثار افراد نمی‌توان در مورد آنها قضاوتی داشت افزود: قضاوت درباره کتاب قبل از خواندنش مانند فیلمی است که دیده نشده، نقد می‌شود. من معتقدم افراد حق دارند ابعاد مختلف زندگی خود را عرضه کنند؛ همانطور که اندیشه فولادوند پیش از بازیگری استعداد شاعری خود را بروز داده است.

وی با گلایه از اینکه سال ۹۶ که آثارش چاپ شده و اشعارش بیشتر از اجراهای تلویزیونی‌اش مورد قضاوت قرار گرفته است، خاطر نشان کرد: برخی با بی‌انصافی مدعی‌ می‌شوند چون مجری هستم، کتاب‌هایم فروش می‌رود که این مسأله واقعا مرا ناراحت می‌کند، چرا که برخی قبل از مطالعه آثارم این گونه قضاوتم می‌کنند. با این وجود، جدی‌تر پیگیری می‌کنم و امیدوارم به زودی شعر من از زیر سایه اجرا‌هایم بیرون بیاید.

بله خانم لواسانی محترم! در فضای مجازی بخشی از کتابتان را خواندم، اما بیش از ده دوازده خط نتوانستم ادامه بدهم! حالم بد شد، حالا قضاوت می‌کنم: سست، بی‌محتوا، زرد‌، این آن چیزی‌ست که گمان می‌کنید شعر است! زبانِ سست و مضامینِ دم ‌ِدستی که به ذهنِ هر فارسی زبانی می‌آید، با کمی مودبانه نوشتن شعر نیست! متنِ آبکی و به‌دردنخوری‌ست که به زودی و قبل از خشک شدنِ جوهرِ چاپخانه روی کاغذِ زبان‌بسته فراموش شده است…
در این‌روزهامردمی که من می‌شناسم نگرانِ نان شبند و نمی‌دانند آینده‌ فرزندانشان چیست، “مردمی که اگر اعتراض نکنند خونِ‌دل می‌خورند و اگر اعتراض کنند گلوله” نیاز دارند کسی صدای آنها باشد، گرچه این صدا خودش زیرِ چکمه باشد… شما به همراهیِ تلویزیون بخشی از دروغید و من و امثال من که کم هم نیستیم، بی هیچ وسیله‌ای و بی هیچ حقوقی صدای همسایه‌های گرسنه‌ی خویشیم…

۱ خرداد ۱۴۰۱

دیدگاه ها

Tabaei_f

1 خرداد 1401 - 13:49

سایه تون مستدام

پاسخ

ناشناس

1 خرداد 1401 - 13:49

خیلی مردی

پاسخ

زهرا

1 خرداد 1401 - 13:50

??

پاسخ

آزاده

1 خرداد 1401 - 13:52

عالی هستید

پاسخ

Davood

1 خرداد 1401 - 13:53

حسین آقا
شرمنده ایم که با انتخابهای غلطمون فضا رو برای هر کس وناکسی بازکردیم

پاسخ

ماهرخ

1 خرداد 1401 - 13:56

مرسی که هستید آقای جنتی?❤️، نیازمونید.

پاسخ

پوریا

1 خرداد 1401 - 13:56

زنده باد

پاسخ

حميد گرامی

1 خرداد 1401 - 13:56

عمرتان دراز باد

پاسخ

جواد آقامحمدی

1 خرداد 1401 - 13:57

تاریخ را ادامه فراخ است و خُلقْ تنگ،یک تن ازین گزافه خوران در ادامه نیست

پاسخ

یزدان

1 خرداد 1401 - 13:58

آقای جنتی عزیز
ثبات عمر تو باد و دوام عافیتت
نگاهداشته از نائبات لیل و نهار

پاسخ

جواد آقامحمدی

1 خرداد 1401 - 13:58

تاریخ را ادامه فراخ است و خُلقْ تنگ
یک تن ازین گزافه خوران در ادامه نیست

پاسخ

محمد

1 خرداد 1401 - 13:59

کاش جرئت بلند کردن صدایمان را داشتیم

پاسخ

احسان مختاری

1 خرداد 1401 - 13:59

درود بر انسان های پاک اندیش

پاسخ

زهرا

1 خرداد 1401 - 14:02

پایدار باشید

پاسخ

حسین

1 خرداد 1401 - 14:03

درود بر شما

پاسخ

زهرا شیرانی

1 خرداد 1401 - 14:04

حق با شما همیشه بوده و هست … شاعر و معلم فهمیم ???

پاسخ

ناشناس

1 خرداد 1401 - 14:05

مردمی که اگر اعتراض نکنند خونِ‌دل می‌خورند و اگر اعتراض کنند گلوله

خون دل می خورم ، و بغض گلویم نه می ترکت و نه رهایم می کند

پاسخ

مجتبی

1 خرداد 1401 - 14:07

نه عجب گر فرو رود نفسش
عندلیبی غراب هم قفسش
تو جاودانه ای و جاودانگی مزد آزادگی ست. آزاده بمان و درّ دری را به پای خوکان نریز که آزادگان رستگارانند

پاسخ

هایده

1 خرداد 1401 - 14:08

درودبرشماشاعرمتعهدوگرانمایه من باسواداندکم مریدشماواشعارمحکم ووزینتان هستم وهمه اشعارتان رامیخوانم وازاین همه تعهدی که نسبت به مردم سرزمینتان داریدلذت میبرم اماچه کنیم دنیای این سرزمین بابی مایگی وسطحی نگری عجین شده که سره راازناسره تشخیص نمیدهندویک مشت اراجیف را
بنام شعربه مردم تحمیل میکنندامابایدبدانیدانچه‌تاابدباقی میماند
آثاربرجسته شماست چون درهمیشه براین
پاشته نمیچرخدوبالاخره یک روزاین عروسکهای کوکی که نان به نرخ روزمیخورندمتوجه اصالت شماواشعارتان میشوند، آفرین برشماوخانواده محترمتان که اینچنین باپایمردی تحمل کرده ودردوطن ومردم راداریدمابه وجودشماافتخارمیکنیم ببخشید
که باانشای ناقصم وقت ارزشمندتان راگرفتم پایداروسرفرازباشید.

پاسخ

ارغوان انصاری

1 خرداد 1401 - 14:13

در مملکت که غرش شیران گذشت و رفت……
میگذرد این روزهای تلخ تر از زهر استاد بزرگوار
قدر زر زرگر شناسد، و این خاک در فقدان زرگر مشهور است

پاسخ

محمدباقر حسینی

1 خرداد 1401 - 14:15

درود بر شما و روحیه‌ی مبارز تان. یک غزل تان شرف دارد به تمام حاصل عمر اینگونه آدم‌ها. ما هم در افغانستان رنج می بریم از دست اینهایی که به زور تبلیغ و زد و بند چپانده می شوند در زندگی مردم بنام شاعر و نویسنده.

پاسخ

هايده

1 خرداد 1401 - 14:18

اینروزهای تلخ فقط در سایه ى رشادت شما و امثال شما مى گذرد
پاینده باشید شاعر رنجهای ما

پاسخ

محسن

1 خرداد 1401 - 14:27

تا کور شود هر آن که چون تویی را نمی‌تواند ببیند و تحمل کند …

پاسخ

محسن

1 خرداد 1401 - 14:28

تحمل بایدش …

پاسخ

شهروز

1 خرداد 1401 - 14:28

بسیار شاعران که سوارند و فربه اند
زآنان یکی به گَردِ [بیانت] نمی رسد….
شرافتت افزون حسین جنتی بزرگ

پاسخ

نسیم

1 خرداد 1401 - 14:30

شاعر نجیب،اصیل و باشرف…دلمون خیلی بهتون گرمه.پایدار باشی

پاسخ

علی

1 خرداد 1401 - 14:33

درود به شرفتان استاد عزیز.

پاسخ

امیر

1 خرداد 1401 - 14:37

استاد جنتی عزیز مهم اینکه شما در قلب ما جا دارید…بالاخره روزی میرسه که عیار واقعی طلا مشخص میشه… دوره این سکه های قلب تمام شدنیست….
تو نمایشگاه امسال خیلی ها سراغ کتاب های شمارو میگرفتند

پاسخ

صادق

1 خرداد 1401 - 14:42

زنده باد آقای جنتی

پاسخ

ملیکا سادات

1 خرداد 1401 - 14:48

درود بر شما ،شما در دلها جاودانه بودی و هستی شاعر رنجهای ماا

پاسخ

تت

1 خرداد 1401 - 14:51

زنده باد زنده‌ باد

پاسخ

زهرا آقایی

1 خرداد 1401 - 14:58

ای کاش کلام و اندیشه‌مان قد بکشد تا هم‌زبانتان شویم. آن‌روز که زیر چکمه‌شان نگنجیم و سربرآورده، سبز شویم.
زنده باد اندیشه و شرف‌تان ???
جان‌تان سلامت و دور از گزند عدو ?

پاسخ

ناشناس

1 خرداد 1401 - 15:17

خدا حفظتون کنه????

پاسخ

مریم

1 خرداد 1401 - 15:26

برادر جان ، تاریخ نام شما را در نهانخانه اش ضبط میکند و به آیندگان میگوید این شاعر قلم را به نان نفروخت

پاسخ

ناشناس

1 خرداد 1401 - 15:30

پایدار باشید

پاسخ

رضافردگنجی

1 خرداد 1401 - 15:31

معلم شرافت

پاسخ

نسيم

1 خرداد 1401 - 15:41

سلامت باشید جناب جنتی
بی شک صدا همسایه‌های گرسنه‌ی خویشیم
سلامت باشید

پاسخ

ناشناس

1 خرداد 1401 - 15:44

پایا و باشرف باشید.
شرع و شعر و شرف غریبانند در این دیار.

پاسخ

امیر

1 خرداد 1401 - 15:46

چندان پُرَم که گر دهنم را رها کنند/باید که خلق در سخن من شنا کنند

پاسخ

علی

1 خرداد 1401 - 15:52

دمت گرم
دست مریزاد
ایوالله داری داش حسین

پاسخ

احمدرضا

1 خرداد 1401 - 15:52

درود بر شما
و
درود بر زباله‌دانی تاریخ

پاسخ

ناشناس

1 خرداد 1401 - 15:55

انسان شریفی هستین

پاسخ

فریبرز

1 خرداد 1401 - 15:55

استاد سلام خداوند شما را برای ما و امیر عباس عزیز رابرای شما حفظ کند
سیاستمداران مهمان دو روزه تاریخ هستند و هنرمندان واقعی همیشه میمانند

پاسخ

مهدی

1 خرداد 1401 - 16:00

ما می‌دانیم شاعر شما هستید
مایی که تا اینجا آمدیم و خواندیم
ما کم‌ هستیم ولی هستیم و شما را به لواسانی‌ها و رجاله‌ها و لکاته‌ها نمی‌فروشیم
گور پدرشان،

پاسخ

محمد

1 خرداد 1401 - 16:02

درود

پاسخ

سعید

1 خرداد 1401 - 16:20

درود بر شرف خودت و خانواده محترمت حسین آقا

پاسخ

صادق

1 خرداد 1401 - 16:36

نه هر که صدرنشین شد،عزیز شد که غبار
اگر به دیده فتد توتیا نخواهد شد

پاسخ

صادق

1 خرداد 1401 - 16:42

شرافت اگر تصویر داشت ،حسین جنتی بود
مایه ی مباهات هستید استاد
درود برشما و اندیشه و ذات پاک تان

پاسخ

شاگرد و مخلص شما

1 خرداد 1401 - 16:47

گور پدرشان…
همین بس که شما برای ما معنای درست و به جای یک انسان شریف هستین و تمام…
یا حق

پاسخ

سپیده

1 خرداد 1401 - 17:02

انسان و شاعر مردمی و شریف خداوند پشت و پناه شما و خانواده تان

پاسخ

رضایی « بیقرار »

1 خرداد 1401 - 17:16

بگذار کلاغ قارقار کند و سگ به واق واقش ادامه دهد ، تو آوازت را بخوان ، هنوز گوش هایی هستند که صدای قناری های دلسوخته را به یاد دارند

پاسخ

محمد

1 خرداد 1401 - 17:21

زنده باد انسانیت

پاسخ

حامد رحیمی

1 خرداد 1401 - 17:32

جناب حسین جنتی عزیز و بزرگ
دایره‌ی اعضای خانواده شما خیلی گسترده‌تر از اون چیزی هست که وصف کردید.
لطفا ما رو هم جزو خانواده خودتون بدونید.
زبانِ ما رو قطع کردن و توان سخن رو از ما گرفتن اما شما زبان ما هستید.
تا هر زمانیکه اینگونه هستی ما هم عضوی از خانواده شما هستیم.
به امید این یکی بودن تا انتها.

پاسخ

ارغوان

1 خرداد 1401 - 17:33

شرمگینیم که هیچ چیز از دست بر نمی آید تا شاعر این مملکت سرجایش باشد و ناشاعران در انزوا.
کسی نمی پرسد چرا سلیقه مردم در شعر کج شده است؟
چون به چرندیات عادت کرده اند.

پاسخ

زیبا

1 خرداد 1401 - 17:42

خیلی عجیبه واقعا که چنین چیزی، چنین فردی رو ناراحت کنه. من در تصورم آقای جنتی مثل یک دژه، مثل یک شیر غرانه، مثل یک رود خروشانه. رود خروشان سر به دریا را از لجنی که کناره جوی رقاصی می‌کند چه باک.

پاسخ

حمید

1 خرداد 1401 - 17:43

شرافت و شریف بودن از تک تک متون و اشعارتان جاریست . مایه مباهات و افتخارید
درود بر شما بزرگمرد

پاسخ

فاطمه

1 خرداد 1401 - 17:45

دم شما گرم که شرافت رو به تصویر می کشید

پاسخ

آدینا

1 خرداد 1401 - 18:03

خدا حفظت کناد حسین جنتی عزیز و عزتت دهاد کما فی السابق.شعر شما بدون‌تریبون و رسانه و حضور در نمایشگاه صد برابر بیشتر از نوشته های خود شاعر پنداران راه می رود.اصلا راه نمی رود ،می دَوَد.همین حالا که این کامنت رو‌می نویسم شعرهایتان روی بیلبوردها و در مجلسِ خود خوانده و روی آنتن تلویزیون خواسته یا ناخواسته پخش نوشته و پخش می شود.حتی گاهی متن شعرهایتان را عوض می کنند و به اسم اشخاص دیگر جا می زنند که مخاطبان‌تیزهوش شما به سرعت متوجه می شوند.خلاصه که زمانه ی بدیه برادر.اما شما خوبی و خوب بودی و خوب خواهی ماند .من در این مورد شهادت خواهم داد.
هووو اول و آخر یاررر

پاسخ

مهرداد

1 خرداد 1401 - 18:12

دلم برای ادبیات و شعر خوب و درست تنگ شده و دلخوشی منو امثال من به شماست.

پاسخ

ناشناس

1 خرداد 1401 - 18:29

درودها جنتی جان

پاسخ

محمد بلخابی

1 خرداد 1401 - 18:42

عمرت دراز شاعر این قضیه در افغانستان هم است‌

پاسخ

خوشنود

1 خرداد 1401 - 18:45

مستدام باشید

پاسخ

محمود

1 خرداد 1401 - 18:56

درود بر شما

پاسخ

لاله

1 خرداد 1401 - 19:14

شما شرف شعر امروز ایران هستید آقای جنتی

پاسخ

پوریا

1 خرداد 1401 - 19:19

استاد و شاعر عزیز کار شما که همیشه مایه ی تحسین بوده. کما اینکه این متن هم همینطوره. ولی شما نمیتونید شهرستان یا شهرستانی رو عزیز بشمرید و بعد با نگاه تحقیر آمیز در متن ازش استفاده کنید. مگر چون از شهرستان اومدن نباید به جایی برسن؟ پایتخت تو هیچ کشوری یه شهر اصیل و تک قومیتی نیست و ساکن اون بودن هم افتخار نیست. در شان شما نبود این کلام…

پاسخ

الهه

1 خرداد 1401 - 19:38

درود جناب جنتی بزرگ
آمدم تسکینی و تاییدی بنویسم که مانند بقیه مرتکب گناه سکوت و عبور نشده باشم، وگرنه به سخندانی چون شما چه می توان نوشت که در خور قدر وجود گرانبهایتان باشد، پس تنها می توانم با سروده ی خودتان که به غایت درست و زیباست عطر سخن را بپراکنم:
مپرس از روزگارم مهربان، حال مرا تنها
عقیق اصل داند ، کنج بازار بدل کاران

بزرگوار، هیچ چیز نمیتواند غباری بر خاطر عقیق اصل بنشاند، نه گذر زمان، نه جولان و در ویترین قرار گرفتن و پر فروشی بدل ها، و نه سرزنش و طعنه ی بدلکاران
زبان سرخ شما همواره بر ادبیات این مرز و بوم خواهد درخشید…غم مدارید که کسی نام حاکم زمان فردوسی سترگ، مولانای عزیز، شیخ الاجل سعدی شیراز ‌و….را نمی داند، بر سینه ی فراخ ایران بانویمان شاید جای زخم چکمه بیگانگان یا سم ستوران غریبه ها بر جای مانده، ولی در چشمان درخشانش دریا دریا شعر نظایر شما همواره جوشیده و می جوشد..
زبانتان سرخ عقیق اصل یمن و سرتان هماره سبز باد، ای نور چشمان ایران بانوی زیبا و نجیبمان.
اطناب کلام را بر من ببخشایید.

پاسخ

علی

1 خرداد 1401 - 19:40

سلام
عزیزید
اگر صلاح میدانید نسخه الکترونیکی کتابهایتان را در‌فضای مجازی برای فروش عرضه کنید.

پاسخ

رحیم شجاعی

1 خرداد 1401 - 19:41

?????

پاسخ

الهه

1 خرداد 1401 - 19:54

چیز دیگر که خواستم اضافه کنم این است، وقتی طوفان سهمگین کرونا آمد و دلارام زیبا و کوچک مرا با خودش برد، روزها در سکوت می نوشتم و شبها پنهان تا سپیده اشک می ریختم، بعد از دو هفته سکوت و نوشتن دمادم، همسرم کیسه ی کتابی کنار میزم گذاشت با شاخه گلی بر آن، که روی آن نوشته شده بود: هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق….
کیسه را باز کردم از چهار کتابی که در آن بود، دوتاش کتاب تکراری مجموعه اشعار شما بود، ازچهار کتابی که می دانستند دوباره شوق زندگی را در دل یک مادر داغدار و بی میل به زندگی ، به جوانه خواهد نشاند، دو تاش کتاب شما بود جناب جنتی عزیز
و من دوباره شعرهای شمارا خواندم، بال و پر گشودم به سمت زندگی ، دوباره قلبم گرم شد و دوباره زندگی را در آغوش گرفتم….
چون تلویزیون خانه ی ما همیشه خاموش است، من اصلا این خانومی که نامش را بردید نمی شناسم چه برسد به کتاب شر و ورهایش…
( نخوانده میدانم شعر نیست)

من مجدد آن کیسه زندگی بخش را کنار طاقچه ذهن شما می گذارم با یادداشتی بر آن:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما

پاسخ

کوری

1 خرداد 1401 - 20:08

باشی برامون سلطان، سایت مستدام

پاسخ

ر. بوذری

1 خرداد 1401 - 20:40

جناب جنتی
سلام پروردگار بر شما
چه اصراری دارید که در هر نوشته اعلام کنید که زبان مردمید ؟
میگویید که شرایطی که اکنون دارید خود خواسته است. پس چرا از آن گله می کنید؟
به عنوان یک شاعر امیدوارم که لااقل این موضوع را درک کرده باشید که کلمات روح دارند و حقیقت را بازتاب می دهند.

پاسخ

مریم

1 خرداد 1401 - 20:51

بسیار درست می فرمایید جناب جنتی

پاسخ

میرحسین

1 خرداد 1401 - 21:18

امید بذر هویت ماست?

پاسخ

آشنای شعر

1 خرداد 1401 - 22:20

چه توصیف طاقت سوزی…
سایه تان مستدام باد

پاسخ

کاهنی

1 خرداد 1401 - 22:46

با سلام خدمت جناب آقای جنتی که افتخار همکاری و خدمت در کنار ایشان را داشتم .
آقای جنتی شما انسان شریف و قابل احترام هستید
من معتقدم که هر کس نان دلش را میخورد به والله که کسانی که باعث بریده شدن نان شما ومن شده اند خیلی زود جواب پس میدهند.
من معتقدم که هر کس نان دلش را میخورد به والله که کسانی که باعث بریده شدن نان شما ومن شده اند خیلی زود جواب پس میدهند .

پاسخ

صادق

1 خرداد 1401 - 22:54

سایت مستدام عزیز دل

پاسخ

حمیدرضا

1 خرداد 1401 - 23:09

خدایا! کسانی که به ما رحم نمی‌کنند، را بر ما مسلط مکن!

پاسخ

محمدعلی مصلح

1 خرداد 1401 - 23:18

کاری کرده اند،
جهان با این فراخی
حتی برای بلند نظرانی نجیب،
چنین تنگ می آید…

نمیدانم چه مرضی است که چنین بی مایه هایی همیشه در ویترین هستند…

پاسخ

ناشناس

1 خرداد 1401 - 23:37

انگار در ایران اخلاق مرده و این بیش از هر چیزی آزاردهنده شده

پاسخ

مسعود

1 خرداد 1401 - 23:41

سلام حسین جان ، خدا خودت و خانواده ات رو حفظ کنه ، واقعا به استقامت و شجاعتت غبطه میخورم ، دمت گرم

پاسخ

ماریا

2 خرداد 1401 - 00:51

حلالت حاجی و درود به شرفت…?

پاسخ

بابک

2 خرداد 1401 - 01:21

همواره پاینده و سرافراز باشید.

پاسخ

رسول

2 خرداد 1401 - 01:23

افسوس که نان پخته خامان دارند
اسباب تمام ناتمامان دارند

آنان که به بندگی نمی ارزیدند
امروز کنیزان و غلامان دارند
#شیخ_بهایی
به امید روزهای بهتر جناب جنتی بزرگوار

پاسخ

hosen

2 خرداد 1401 - 02:20

درود بر تو که هستی
تو از قبیله‌ی منقرض شده‌ی فرخی یزدی برخاستی
از لبهای دوخته
از دارهای آویخته
چون ققنوسی که از آتش خویش زاده شده تا جهانی را به آتش بکشید
شاعر عزیزم
روزگاری نه چندان دور اخوان ثالث در پاسخ زیاده خواهان گفته بود:
ما شُعرا بَر حکومتیم، نه با حکومت!!!
سرنوشت راست قامتان این دیار غریبانه زیستن است.
برایمان میمانی ای راوی روزهای سخت تاریخ این دیار…

پاسخ

بابک

2 خرداد 1401 - 02:55

بزرگ هستید و عزیز و اصیل و ماندنی،در دل مردم جای دارید اگرچه جسارت و شهامت مثال زدنی شما را نداشته باشند.

پاسخ

فاضل کازرونی

2 خرداد 1401 - 03:42

یک سر و گردن بلند اندر میان دوستانی
من تو را از دور هم هان ای صنوبر میشناسم

پاسخ

م.م

2 خرداد 1401 - 06:03

متاسفانه سرطان بدخیم نادانی در همه ارگان های بدنه این جامعه به صورت خودآگاه نفوذ کرده.
به قول فردوسی:
هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزنذ

پاسخ

مریم

2 خرداد 1401 - 08:11

اشعارتون که ماندگارند، سایه‌تون هم در این روزگار غریب مستدام باشه، آقای جنتی عزیز.

پاسخ

ثریا

2 خرداد 1401 - 10:37

چند بار خواندم و خواندم و خواندم و هی لذت بردم و لذت بردم و لذت بردم
حقا که حق را چه دردمدانه می گویید
درود بر قلمتان
و زنده باد اندیشه هایی اینچنین که آدم را روی ریل انسانی محکم تر نگه می دارد

به احترام قلمتان باید ایستاد

پاسخ

محمد

2 خرداد 1401 - 11:14

درود به شرفت

پاسخ

سحر

2 خرداد 1401 - 11:47

درود بر شما

پاسخ

ویدا

2 خرداد 1401 - 12:14

نه شاعرم و نه هنرمند!اما انقدر هستم که قدر جنس شما را بدانم.در پناه حق باشید …ازاده و رها…خوش به حالتان که هر چه بخورند و بگردند و بپوشند و …از لذت ازادگی بی بهره اند.

پاسخ

ناصر

2 خرداد 1401 - 12:46

میله ها گرچه همه دور و برش را بستند
باز با این همه غم های عمودی «شیر» است

حسین جنتی
درود.پاینده باشید

پاسخ

سالار

2 خرداد 1401 - 13:19

خداروشکر که هستید قلم تان سبز

پاسخ

کردستان

2 خرداد 1401 - 17:58

بژی وسێن گیان
ترجمە: زندەباد حسین جان

پاسخ

امید

2 خرداد 1401 - 18:31

درود بە شرفت

پاسخ

امیر

2 خرداد 1401 - 19:05

قلمتان همچون نفستان حق است

پاسخ

ناشناس

3 خرداد 1401 - 02:11

صیقل سلاح آبائی حسین جان جنتی

پاسخ

Poore_iran

3 خرداد 1401 - 14:42

به رقم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره ی تو حجت موجه ماست…..

استادمان بودی و هستی
و برایمان بمان….. ??

پاسخ

دلخوش

3 خرداد 1401 - 15:46

استاد فرزانه هزاران درود به شرافت واصالتتان
شما آزاده اید وما اسیران
تاریخ حریت وآزادگی شما را ثبت وضبط خواهد کرد
ایران ما ماندنی است وراست قامتانی چون شما در زیر پرچم ایران استوار وپا بر جایید
استواری وآزادگی شما را میستایم

پاسخ

سيمين

3 خرداد 1401 - 18:46

درود بیکران بر شما و قلمتان

بشکنی ای قلم، ای دست اگر
پیچی از خدمت محرومان سر

محمدعلی افراشته

پاینده باشید جناب شاعر

پاسخ

آبتین

3 خرداد 1401 - 19:25

درود برشما جناب جنتی،
حرف دل من از زبان شما جاری میشود.
نه فقط اینبار، بلکه همیشه و در شعرهایت هم چنین است.
منم گاهی شعر میگم، اما هرگز بخودم اجازه ندادم بگم شاعرم.
بهرحال خوشحالم که در عصر ما و زبان مایی. به شما افتخار میکنم.

پاسخ

اورعی

4 خرداد 1401 - 07:43

سلام وقت بخیر
استاد حسین جان جنتی دم شما گرم شیر مادر حلالت زنده باشی وتندرست.

پاسخ

ناشناس

4 خرداد 1401 - 17:13

درودتان

پاسخ

محمدحسین

4 خرداد 1401 - 19:00

مرحبا جناب جنتی. وجود امثال شما تنها بارقه‌ی امید موجود در جامعه‌ست.❤️

پاسخ

سیف

4 خرداد 1401 - 22:48

درود بر شما استاد عزیز!
قلندرانِ حقیقت به نیم جو نخرند
قبایِ اطلس آن کس که از هنر عاریست..

پاسخ

امید طاهری

5 خرداد 1401 - 22:19

دوست خوب و گرامی برات آرزوی موفقیت دارم
آثارت رو کم و بیش خوندم و به هنرت علاقه مندم
ایمان دارم که در بر روی یک پاشنه نمیچرخه و اوضاع عوض میشه

پاسخ

فاطمه

5 خرداد 1401 - 22:38

درود بر شما

پاسخ

حسین شهبازی

3 تیر 1401 - 22:29

درودبرشرف وغیره شما و آرزوی سلامتی برای شما و خانواده محترم رادارم زنده باشید.

پاسخ

sos

13 تیر 1401 - 21:00

چیزی جز نبود جز چرند و پرند و خزعبلات که لقه لقه امثال چون شماهاست که مثلا روشنفکر هستن ولی برعکس سیاه فکر هستین

پاسخ

تهمینه

24 تیر 1401 - 01:16

برای همراهی و بزرگی همسر گرانقدر شما سر تعظیم فرود می آورم و بر شما و تفکر بی نظیرتان درود میگویم تندرست و پاینده باشید ان شاالله

پاسخ

بهمن بیات

27 تیر 1401 - 11:20

پاینده باشید استاد

پاسخ

بهمن بیات

27 تیر 1401 - 11:21

شکر خدا که سفره ی باریک شیخ و شاه
پهن آنچنان نبود که ما بی شرف شویم..

پاسخ

سید ساسان صفویان

6 مرداد 1401 - 22:30

با درود و عرض ادب و ارادت
مدت زیادیست که با افتخار در تلگرام کانال وزین شما شاعر گرانقدر و دوست‌داشتنی را دنبال میکنم
گاهی بعضی از اشعار شما رو بصورت تک بیت و یا سه چهار بیت در پیج و پست های عزیزان میبینم و برای پیدا کردن شعر کامل آن تک بیت ها هرجا را جستجو میکنم پیدا نمیکنم؛
بطور مثال امروز خواهر خودم که طبع و قریحه شعری دارند چند بیت از شعر زیبا و عمیق شما را با این مطلع
اگر اینان مسلمانند یارب کافرم گردان
وگر من کافرم از مسلک ایشان برم گردان
در کانال تلگرافی شما جستجو کردن و نیافتم… این گونه اشعارشان را در کجا بصورت کامل ارسال میفرمایید
ارادتمند و دعاگویتان
سید ساسان(ص)

پاسخ

site admin

12 مرداد 1401 - 00:06

سلام برادر عزیز
ممنونم از محبت شما
به زودی بامید خدا به طریقی منتشر می شود
حسین جنتی

پاسخ

حمید

1 مهر 1401 - 14:10

درود بر شما و همه آزادمردان که قدر قلم خویش را حراست کرده و شریفند و نجیب
مدت هاست شما رو دنبال میکنم و خوشحالم از این همراهی
هرچند موفق به تهیه کتابهایتان نشدم که بر باعثش لعنت!

پاسخ

مهدی

7 مهر 1401 - 06:13

درود بر روح ناآرامی که داری حسین جان
خیلی وقت بود شعری که حالم رو عوض کنه نشنیده و نخوانده بودم
اشعارت بی نظیر هستند و تاریخِ شعر، شما را در یاد خواهد داشت
شرافت و حق گویی هم مزید شد
تندرست باش و ادامه بده

پاسخ

باغشنی

9 مهر 1401 - 13:47

سلام خداوند امثال شما رو زیاد کند
سپاسگزارم مانا باشید

پاسخ

ناشناس

18 مهر 1401 - 20:35

با تبر مقیاس کردم قامت کبریت را
ترس جنگل باشد از این بیخطرها بیشتر!

درودها بر تو

پاسخ

مرتضی

1 آبان 1401 - 22:50

سلام
من در توییتر و اینستاگرام، یکی دو بار نظرم را نوشتم. نه توهین بود و نه بی احترامی. نقد بود. اما بلاک شدم.
الان هم نظرم را میگم :
آقای جنتی عزیز
شأن شما بالاتر از آن است که درباره ی خزعبلات فلان بازیگر یا فلان مجری، حتی حرفی بزنید چه برسد به آن که بنویسید.
آخرین غزلی که در تلگرام پست کردید خواندم..
غزلی استوار و جاندار با زبان و بلاغتی فاخر. درود بیکران

پاسخ

مرتضی

1 آبان 1401 - 22:52

سلام
من در توییتر و اینستاگرام، یکی دو بار نظرم را نوشتم. نه توهین بود و نه بی احترامی. نقد بود. اما بلاک شدم.
الان هم نظرم را میگم :
آقای جنتی عزیز
شأن شما بالاتر از آن است که درباره ی خزعبلات فلان بازیگر یا فلان مجری، حتی حرفی بزنید چه برسد به آن که بنویسید.
آخرین غزلی که در تلگرام پست کردید (خسته ام دیگر از این در قامت غم زیستن) خواندم..
غزلی استوار و جاندار با زبان و بلاغتی فاخر. درود بیکران

پاسخ

الهام

17 دی 1401 - 17:58

تو اهل فضلی و دانش
همین گناهت بس
سایه شما و شعر مستدام استاد عزیز

پاسخ

یک دیدگاه بنویسید

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.